شاید تا کنون در سالهای اخیر و بخصوص در میان افراد جوان و میان سال دانشجو یا فارغ التحصیل، با عبارتی تحت عنوان “استارتاپ” مواجه شده باشید. حتما این سوال که استارتاپ چیست ذهن شما را به خود مشغول کرده، و شاید هم به دنبال پاسخ آن رفتهاید. در اینجا میخواهیم به تعاریف مختلف استارتاپ، مهمترین ویژگیهای آن، تفاوت آن با کسب و کارهای دیگر و مراحل راه اندازی آن بپردازیم.
مثل تمامی عبارات دیگر، برای استارتاپ نیز تعارف مختلفی ارائه شده است. بنابراین برای اینکه بدانید یک استارتاپ چیست و به درد چه کسانی میخورد، باید بدانید که از منظر کدام یک از پیشروهای استارتاپی میخواهید این مفهوم را بررسی کنید.
با مجله شرکت شتاب دهنده پیشگامان همراه باشید.
بهترین تعریف برای استارتاپ چیست؟
استارتاپ در معنای لغوی کلمه، به معنی نوپا است. اگرچه با شنیدن آن، اغلب به یاد تکنولوژی و موضوعاتی از این قبیل میافتیم؛ با این حال در برخی از تعاریفی که برای استارتاپ در نظر گرفته شده است، تکنولوژی محوریت ندارد. بنابر ترجمهای که در دیکشنری وبستر ارائه شده، استارتاپ به معنای یک کسب و کار جدید است. طبق این تعریف کلی، بسیاری از مشاغل در دسته استارتاپها قرار میگیرند.
برای اینکه بفهمیم استارتاپ چیست و درک بهتری از آن پیدا کنیم، به مرکز کسب و کارهای کوچک آمریکا رجوع میکنیم. طبق تعریف این مرکز، استارتاپ به کسب و کارهایی گفته میشود که دارای دو ویژگی هستند. اولین ویژگی، تشکیل استارتاپ حول محور تکنولوژی، و دیگری برخورداری از ظرفیت بالای رشد و گسترش است. استیو بلنک، از صاحب نظران در زمینه کسب و کارهای نوپا، برای استارتاپ چنین تعریفی ایرائه میدهد؛ “سازمانی که برای جست و جوی مدل کسب و کار خود، تشکیل شده است. این مدل کسب و کار (استارتاپی) باید مقیاس پذیر و قابل تکرار باشد.”
بیشتر بخوانید: منتور کیست؟ بررسی وظایف منتور در استارتاپ ها
در این نقل قول، منظور از تکرار پذیری، قابلیت توسعه مدل استارتاپ از محصولی به محصول دیگر است. یعنی با استفاده از همان مدلی که برای فروش محصول A استفاده میکنید، بتوانید محصول B را نیز وارد کسب و کار خود کرده، و آن را فروخته و توسعه دهید. درواقع این موضوع به نوعی بیانگر تعمیم پذیری مدل کسب و کار برای توسعه و فروش محصولات یا خدمات جدید است. این یکی از ویژگیهایی است که دربرخی کسب و کارهای معروف از جمله دیجی کالا، به وضوح قابل مشاهده است.
ویژگی دیگری که در این تعریف به آن اشاره شد، مقیاس پذیری است. بدین معنی که یک استارتاپ به طور بالقوه، ظرفیت ارائه خدمات یا محصول خود به ۱۰ یا ۱۰۰ برابر تعداد مشتریان کنونی خود را دارد. اریک ریس، نویسنده کتاب Lean Startup، درکتاب خود تعریف استارتاپ را اینچنین آورده است: “استارتاپ یک نهاد انسانی است که برای ارائهی یک محصول یا خدمت جدید، در شرایطی که ابهام بالایی وجود دارد به وجود میآید”. کلید غلبه بر این ابهام از نظر اریک ریس، درحقیقت مراجعه مدیران استارتاپ به “یادگیری برمبنای اعتبارسنجی” است.
حال که با مفهوم استارتاپ آشنا شدیم، ممکن است این سوال ایجاد شود که یک استارتاپ، چه ویژگیهای متمایزی از یک کسب و کار کوچک دارد. این سوال میتواند در مشخص شدن مسیر آینده شغلی، تعیین کننده باشد. پس برای پاسخ به این سوال بسیار مهم و حساس، در ادامه این مطلب با ما همراه باشید.
بیشتر بخوانید: معرفی 8 مورد از موفق ترین و بهترین استارتاپ های ایرانی
تفاوت کسب و کارهای کوچک با استارتاپ چیست؟
با دانستن این که استارتاپ چیست، احتمالا تا حدودی بتوانید جواب این سوال را حدس بزنید. همانطور که گفتیم، استارت آپها ویژگیهای متمایزکنندهای نسبت به سایر کسب و کارها دارند. به طور مثال یک کسب و کار کوچک ممکن است مثل یک استارتاپ با یک سرمایه اولیه اندک شروع به کار کند، اما اهداف آنها به طور کل با یکدیگر متفاوت است.
یک کسب و کار کوچک احتمالا تنها با هدف سوددهی و تجارت آغاز میشود، اما هدف از راه اندازی یک استارت آپ، ارائه راه حل برای یک مشکل و رشد و توسعه سریع است. به طوری کلی نمیتوان برای کسب و کارها اندازه مشخصی را متصور شد؛ با این حال شاید بتوان اندازه گفت کسب و کارهای کوچک، قابل تشخیص بیشتری است. اما استارتاپها از این نظر، اندازه و محدوده واضحی ندارند.
کسب و کارهای کوچک در مدت زمانی نسبتا کوتاه، شروع به سوددهی میکنند. درحالی که یک استارتاپ ممکن است تا مدتها به سود نرسد و حتا ممکن است تا زمان رسید به سود، ضررده باشد. وجود یک مدل کاری و مدل درآمدی، یکی دیگر از ویژگیهای کسب و کارهای کوچک است که درباره استارتاپ قابل تعمیم نیست.
استارتاپ درواقع ایده اولیه یک کسب و کار است که اگر به مرحله تجاری برسد، در آینده ممکن است به یک کسب و کار بزرگ یا کوچک تبدیل شود. یک کسب و کار کوچک به طور معمول قدمهای اولیه خود را با اطمینان و به آهستگی میپیماید، و درکل روند رشد آن آهسته و پیوسته است. اما با راه اندازی یک استارتاپ شما وارد یک فضای پر از ابهام و ریسک میشوید. با این تفاوت که اگر مراحل آن به درستی طی شود، با سرعتی فوق العاده رو به جلو شتاب گرفته و حرکت خواهید کرد.
درمورد یک استارتاپ، این احتمال وجود دارد که مدل کاری و درآمدی در طول زمان و فرایند طی شدن مراحل تغییر کرده، و به روزرسانی شود. چرا که این مدلها، در ابتدای کار بدون داشتن اطلاعات کافی، و بر مبنای حدسیات بنیانگذار استارتاپ طرح میشوند. پر ابهام بودن فضای یک استارتاپ باعث شده است تا بیشتر سرمایه گذاران آن، سرمایه گذاران ریسک پذیر باشند.
بیشتر بخوانید: تفاوت استارتاپ و شتابدهنده
انواع استارتاپ چیست
اکنون به طور تقریبا کامل، فهمیدیم که استارتاپ چیست و ویژگیهای آن را بررسی کردیم. حال میخواهیم شما را با انواع استارتاپ آشنا سازیم:
– استارتاپ شرکتهای بزرگ
یکی از عوامل بقا در شرکتها و بخصوص شرکتهای بزرگ، لزوم وجود نوآوری و انعطاف پذیری است. نیاز به نوآوری یکی از تهدیدها برای کسب و کارهای بزرگ به حساب میآید. به همین دلیل مفهومی به نام کارآفرینی در دل این کسب و کارها تعریف میشود.
– استارت آپ مقیاسپذیر
صاحبان استارتاپ مقیاس پذیر اکثرا کسانی هستند که در ابتدای کار، اطمینان دارند که ایده آنها قابلیت جهانی شدن و ایجاد تغییراتی در این مقیاس را دارد. این نوع از ایدهها معمولا یک تقاضای پنهان یا یک مفهوم جدید را در سطح جهانی یا کوچکتر، آشکار میکند. از جمله این نوع از استارتاپها میتوان به گوگل، فیسبوک و اوبر اشاره کرد.
– استارت آپ سبک زندگی
بسته به اینکه هدف صاحب ایده از راه اندازی استارتاپ چیست، مسیر و مقاصد آن مشخص میشود. به طور مثال فردی که جدا از مقاصد اقتصادی، علاقه شدیدی به یک ایده یا مشغله داشته، و خود را وقف انجام آن میکند، پتانسیل راه اندازی استارتاپ سبک زندگی در این زمینه را دارد. برای به ثمر رسیدن این استارتاپ بسیار مهم است که در کنار محرک علاقه، مدیر یا تیم قدرتمندی هدایت آن را به عهده داشته باشد.
– استارتاپ کسبوکار کوچک
گاهی ایده یک استارتاپ با هدفی نه چندان بلندپروازانه، و برای اجرا در مقایس کوچک بوجود میآید. با توجه به تعاریف ارائه شده در بخشهای قبلی، اکنون دیگر میتوانید به راحتی حدس بزنید که اصلیترین ویژگیهای این استارتاپ چیست. سرمایه اولیه اندک، کارمندانی با تعداد کم که اکثرا از دوستان هستند، و یک دفتر کوچک، از ویژگیهای این نوع از استارتاپ هستند. در این نوع از استارتاپ با تجاری سازی طرح های دانش بنیان خود به ندرت شاهد جذب سرمایه از سهامداران و سرمایه گذاران خواهید بود.
– استارتاپ قابل خرید
پس از بوجود آمدن یک ایده، اولین سوالی که مطرح میشود آن است که فرایند به نتیجه رساندن استارتاپ چیست. با توجه به شرایط حال حاضر، هر اقدامی برای کارآفرینی در مقایس کوچک یا بزرگ، نیازمند پوشیدن کفشهای آهنین و برداشتن گامهایی بلند است. به همین خاطر بعضی از کارآفرینان، ترجیح میدهند که بعد از طرح ایده و پیش از ورود به مراحل اجرایی آن، ایده آن استارتاپ را بفروشند.
– استارتاپ اجتماعی
در توضیح استارتاپ اجتماعی، ابتدا باید بگوییم که منظور از اجتماعی بودن یک استارتاپ چیست. این مفهوم را میتوان در هدف یک استارتاپ برای تبدیل دنیا به مکانی بهتر برای زندگی توضیح داد. الویت اول این استارتاپ حل یک مسئله اجتماعی، و الویت دوم آن ایجاد سود است.
برای مطالعه بیشتر: محک زنی یا بنچمارک چیست
روش های بازاریابی استارتاپ
با وجود تمام کارهایی که برای راه اندازی یک کسب و کار انجام می شود، زمان کمی برای فکر کردن در مورد استراتژی های بازاریابی موفقی که برای یک تیم استارت آپ امکان پذیر است، وجود دارد. اگر خود را در این قایق یافتید، نترسید. احتمالاً ابزارهایی را میشناسید که بازاریابان استارتآپ در هنگام تدوین و تبیین استراتژی استفاده میکنند – برای مثال یک CMS، حساب کاربری رسانههای اجتماعی و … .
اکنون آنچه که شما باید بدانید این است که چگونه از این ابزارها و روش های مشابه برای ایجاد کمپین هایی که با اهداف تجاری شما همسو هستند استفاده کنید. روش های بازاریابی استارتاپ زیادی وجود دارد که می توان از آن ها بهره برد اما رعایت موارد زیر کمک شایانی به استارتاپ ها برای تدوین استراتژی استارتاپ خواهد کرد:
- از اهداف SMART برای تمرکز بر روی اهداف مهم تجاری استفاده کنید.
- مشخص کنید خریداران هدف شما چه کسانی هستند.
- پیام شفاف و قانع کننده داشته باشید.
- یک استراتژی بازاریابی محتوا برای تولید سرنخ ایجاد کنید.
- محتوایی که ایجاد می کنید را در همه بسترها منتشر کنید.
- تبلیغات را برای نتایج کوتاه مدت اجرا کنید.
- یک استراتژی روابط عمومی دیجیتال را برای افزایش سر و صدا در اطراف برند خود اجرا کنید.
- ارزش طول عمر مشتری (CLV) را اندازه گیری و بهبود بخشید.
- شهرت خود را تثبیت و تقویت کنید.
- یک منبع ارجاعی برای خود بسازید.
کلام پایانی
در شرایط اقتصادی حاضر، شاید کارآفرینی بهترین شانس برای نجات باشد. اگر چه هیچ کاری بدون موانع و به راحتی انجام نخواهد شد، اما با یک ایده خوب و یک آینده کاری پررونق، ارزشش را دارد. ما در اینجا سعی کردیم تا بگوییم که علل و انگیزههای انتخاب استراتژی استارتاپ چیست، و چه دستاوردهایی ممکن است داشته باشد. انتخاب بین بهترین استارتاپ یا یک کسب و کار کوچک، انتخاب بین خوب و بد نیست. درحقیقت این انتخاب کاملا وابسته به این است که هدف شما از ایجاد کسب و کار یا استارتاپ چیست، و این هدف در قالب کدام یک میگنجد و محقق میشود.